شمالبرگ ShomalBarg.ir
یادداشت،

نقش نوروز در ایجاد هویت جمعی و تداوم فرهنگ جامعه

نقش نوروز در ایجاد هویت جمعی و تداوم فرهنگ جامعه

مازندران نوروز از دیرباز در بین ایرانی ها بعنوان شروع سال جدید مطرح بوده است، چنان که فردوسی با ذکر و یاد جمشید، شاهنشاه ایرانی از این روز یاد می کند: «چنین روز فرخ از آن روزگار..... بمانده از آن خسروان یادگار»و بر این اساس، ابوریحان بیرونی در کتاب خود، قانون مسعودی می گوید: ˮنوروز، طولانی ترین روز سال است که از زمان جمشید به یادگار مانده.ˮ



به گفته دکتر ژاله آموزگار، پژوهشگر زبان و ادبیات باستانی، «نوروز نمادی از سالگرد بیداری طبیعت از خواب زمستانی و مرگی است که به رستاخیز و زندگی منتهی می شود و به همین مناسبت، این جشن مربوط به"فروهر"ها هم بوده است. در دوران باستانی تر، عقیده عامه بر این بود که فقط پهلوانان دارای"فروهر" هستند، اما بعدها باورهای مردم این موهبت را شامل مؤمنان هم کرد. با درهم آمیختگی که میان شخصیت های افسانه ای، به علل اجتماعی پیش می آید، در دوران اسلامی، "جم" با "حضرت سلیمان" آمیخته می شود و از مجموعه این آمیختگی ها افسانه ای درست می شود که بنیان گذاری نوروز را به سلیمان نسبت می دهند». (آموزگار، ۱۳۹۲، ص ۱۶)

از دیدگاه دکتر ذبیح الله صفا، پژوهشگر، مترجم و استاد ممتاز دانشگاه تهران، «نوروز هنگامی است که روزگار کهن، زندگی از سر می گیرد و زمانه و آن چه که در اوست نو می شوند. موجودات حیاتی جدید می یابند و سال حقیقی دوره ای از ادوار خود را به پایان رسانیده، وارد مرحله نوینی می شود. از این جهت این روز به «نوروز» موسوم شده است.» (صفا، ۱۳۱۳، ص ۱۶۶)

در دوره هخامنشی تخت جمشید، محل اجرای جشن سالانه نوروز بوده است. ملت های همه سرزمین های تحت فرمانروایی هخامنشی، در چنین روزی در آنجا گرد می آمدند تا پیشکش های خویش را تقدیم کنند و در دوران ساسانی، نوروز از چنان توجهی برخوردار بود که بر موسیقی آن روزگاران هم تاثیر خویش را بخشیده است.

در رابطه با مواجهه دین اسلام با آیین نوروز طبق آن چه سیدمحمدحسین حسینی طهرانی در کتاب"نوروز در جاهلیت و اسلام" مطرح نموده، مسئله نوروز در زمان رسول خدا(ص) بعد از ورود به مدینه عنوان شد و رسول خدا(ص) آنرا به کناری نهادند و به جای آن، دو عید قربان و فطر را جایگزین نمودند، و این قضیه به طرق گوناگونی در کتب اهل سنت موجود است.(حسینی تهرانی، ۱۳۷۵، ص۲۸۰) سپس در زمان امیرمؤمنان(ع) فالوده ای در نوروز هدیه آوردند و حضرت بدون اینکه از این روز به عظمت و تجلیل یاد کنند، فرمودند: "نوروز ما هر روز است، یعنی ما نوروز خاصی نداریم". (دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۳۲۶)

آداب و نشانه های آیین نوروز

در گذشته رسم بوده است که مردمان در هنگام سپیده دم نوروز، خویش را می شستند و در آب کاریزها و آبگیرها غوطه ور می شدند و گاهی اوقات از آب های جاری برمی داشتند و با خود می بردند که آفت ها را از خود دور کنند و رسم به هم آب پاشیدن یکی از آیین های نوروزی بوده است. افسانه جمشید در مورد کندن جوی ها و کاریزها در این روز و افسانه دیگری را که بعد از مدت ها خشک سالی در دوران جمشید باران آمد، با این رسم بی ارتباط نیست. (آموزگار، ۱۳۹۲، ص ۱۷)

از دیگر رسوم نوروزی، "پاکیزگی و شستن خانه" بوده است که با دیدن پاکیزگی و درخشندگی خانه، دل خوش شده و بر شادکامی خانواده و بر برکت خانه می افزود. امروزه رسم"خانه تکانی" و شستن وسایل منزل و نو کردن آنها تداوم دارد.

"سبزکردن سبزه" هم یکی دیگر از آیین های اصیل نوروزی است که در باب قدمت این آیین در زمان جمشید گفته می شود که قبل از نوروز، بر روی ستون های خشتی دانه های متعدد غلات و حبوبات را می کاشتند و روز ششم عید با خواندن سرود و نواختن موسیقی و بازی های متعدد محصول را جمع آوری می کردند و از روی رشد دانه ها بر روی ستون ها، محصول سالجاری را پیشبینی می کردند. هم چنین به کاشتن این سبزه ها در سبدها و ظرف ها هم اشاره کرده اند و نقل کرده اند که گاهی سبدها و ظرف ها را در انتها مراسم به آب می انداختند؛ که این رسم تا امروز با انداختن سبزه های نوروزی در روز سیزدهم فروردین در آب تداوم داشته است.

چیدن سفره "هفت سین" از دیگر آداب مراسم نوروز است. از قدیم جهت شگون، هفت سینی از دانه های غلات که سبب فراوانی برکت در سفره ها می شده است رویانده و بر سفره نوروزی می گذاشتند. به احتمال زیاد، هفت"سین" امروزی می تواند بازمانده همان"هفت سین" و نمادی از سبزه و سرسبزی باشد.

اقلام سفره"هفت سین" هریک نشانه ای از باروری و "سنبل" گلی زیبا و خوشبو، نماد سرسبزی و شادی، "سیب" میوه ای بهشتی و نمادی از زایش است.

سمنو" که از جوانه گندم تهیه شده و بخشی از آیین های باستانی را یادآوری می کند و "سنجد" که بوی برگ و شکوفه درخت آن محرک عشق است.

"سیر" که از دیرزمان بعنوان دارویی برای تندرستی شناخته شده است و دانه های "سپند" (اسفند) که نامش به مفهوم مقدس و دانه های به رشته کشیده آن زینت بخش خانه های سنتی و دافع چشم بد است.

«آینه» بر سفره هفت سین نماد نور و روشنایی و «شمع» نشان روشنایی است و تابش آتش را به یاد می آورد. «تخم مرغ» تمثیلی از نطفه و باروری است. «کاسه آب زلال» به نشانه همه آب های خوب جهان و «ماهی زنده» در آب، به نشانه تازگی و شادابی بوده است و «نُقل و شیرینی» و دیگر خوراکی هایی که بنا به رسم خاص هر شهر و روستا بر این سفره افزوده می شود.

یکی از آیین های برگزاری این جشن «نوروزخوانی»، «بهار خوانی» یا «نوروزی» نام دارد. این سنت گونه ای آواز خوانی است که از گذشته در ایران و بخصوص در استانهای شمالی آن نظیر گیلان و مازندران رواج داشته است.

همان طور که اکو (۱۹۹۴، ص۱۹۱) می گوید، «نشانه ها نیرویی اجتماعی و نمادها نوع خاصی از علائم قدرتمند و کارآمد هستند. نیروی اجتماعی این نشانه ها را لوی استراوس(۱۹۵۸) متضمن کارکرد نمادین می داند. نشانه ها به خودی خود معنا ندارند، همیشه در وجود نشانه های دیگر، در تمایز و دیگری نشانه ای معنا می یابند. نشانه ای که تولید شأن اجتماعی و تعلق قومی می کند. هریک از مراحل مراسم نوروز متضمن این کارکرد نشانه ای هستند.

در مواجهه با غذاها و خوراک های نوروزی، فرهنگ که رمزگان آن بر تعریف نظام غذایی تسلط دارد، کارکردهای معنایی خاصی به اقلام خوراکی سفره هفت سین می دهد. در این جا پیوسته روابط هم نشینی و جانشینی با هم کار می کنند به شکلی انتخاب نوع خاصی از غذاهایی که با حرف "سین" آغاز می شوند در محور هم نشینی، تولید متن معنادار می کنند. غذا تا وقتی که برای رفع گرسنگی باشد نشانه نیست اما به صورت مثال همین که «شله زرد» برای مناسبت مذهبی تهیه شد، بار فرهنگی پیدا کرده و نشانه می شود. بازتولید عناصر سفره هفت سین در گفتمان آیین نوروزی هم کارکرد نشانه ای دارند.

آیین های نوروزی از "خانه تکانی"، "پاکیزگی و نو کردن منزل"، "چیدن سفره هفت سین"، "تهیه سبزی پلو و ماهی"، "دید و بازدید اقوام و دوستان" و مراسم "سیزده بدر و به آب سپردن سبزه" از توالی معنادار برخورداند و رویکرد نشانه شناسی بر محور هم نشینی بسط پیدا می کنند.

در مورد قدمت آیین های نوروزی در گذشته و گستره اساطیر ایرانی از دیدگاه "کارل بارت"، امروزه اسطوره با «دلالت ضمنی» ارتباط دارد. ما معمولا اسطوره را در مورد افسانه ها و ارتباط شان با خدایان کهن و قهرمانان مرتبط می دانیم اما "بارت"، بار نظری تازه ای به مفهوم اسطوره داده است. از نظر او اسطوره ها، ایدیولوژی های غالب دوران ما هستند. یعنی نظام های فکری که کوشش برای باورپذیری جمعی دارند. اسطوره امروز کارکردش دلالت و تولید معنا و ارتباط است. میتوان این ادعای بارت را دلیلی بر تداوم کارکرد آیین های نوروزی از گذشته تا به امروز دانست.

به گفته "یوری لوتمان"(۱۹۹۶، ص ۱۴۵)، «نمادها خاطرات فرهنگی هستند و همیشه چیزی کهن در نمادها وجود دارد؛ آنها یکی از ثابت ترین عناصر پیوستار فرهنگی را نشان می دهند و همینطور بعنوان مکانیسم های ایجاد وحدت درون فرهنگ ها عمل می کنند». از این دیدگاه، نوروز بعنوان متنی پویا، با نقشی که در تداوم و پایداری فرهنگ جامعه ایفا می کند، ایجاد تمایز و هویت جمعی می کند و دلالت نشانه ای و ضمنی آن بگونه ای است که ایرانی ها نه تنها در داخل کشور بلکه در خارج از ایران هم بعنوان یک "دیگری" در سپهر نشانه ای فرهنگ خارجی، این آیین را زنده نگاه داشته و مراسم نوروزی را با شکوه برپا می دارند.

دکتر فتانه محمودی - عضو هیات علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه مازندران




1400/12/25
19:01:01
5.0 / 5
613
تگهای خبر: باستانی , تولید , رشت , زمین
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۹ بعلاوه ۳
شمال برگ shomalbarg